رد کردن پیوندها

راه های حیاتی برای افزایش مهارت های مدیریت تیمی (قسمت دوم)

اهمیت مدیریت تیم

مدیریت تیم چندین مزیت دارد، از جمله:

 

 مدیریت تیم و اهمیت مدیریت تیم

تعیین شغل مناسب با توجه به شرایط تحصیلی و ویژگی های شخصیتی کارمند برای کل تیم و داشتن حداکثر کارایی ضروری است. به همین دلیل، آموزش قبلی نیز برای کارکنان مهم است.

 

فرصت اکتشاف

کار تیمی باعث ارتقای یادگیری و کشف ایده ها و دیدگاه های جدید می شود. علاوه بر این، همکاری به معنای تبادل مهارت هایی است که منجر به نتایج متفاوتی برای موفقیت بیشتر در زمینه های مختلف زندگی می شود.

 

انگیزه

کارکنان نیاز به انگیزه گاه به گاه دارند که می توان با واگذاری وظایف هیجان انگیز و ایجاد انگیزه های اضافی برای تلاش قابل توجه آنها به آن دست یافت.

 

بازخورد

جمع آوری بازخورد ۳۶۰ درجه از کارگران فرصتی برای نتایج بهتر برای رضایت مصرف کننده فراهم می کند. همچنین به فرد کمک می کند تا از میان افراد دیگر متمایز شود و ایده های نوآورانه ای برای پروژه های آینده سازمان ارائه دهد.

 

 

هدف از تشکیل تیم و مدیریت تیم در چیست؟

هنری فورد در ضرب‌المثلی می‌گوید: «جمع شدن در کنار هم آغاز است». کنار هم ماندن پیشرفت است. “کار با گروه موفقیت آمیز است.”

 

همه کارکنان برای همکاری و کمک به سازمان به همکاران خود وابسته هستند. هیچ کارمندی نمی تواند به تنهایی کار کند. مردم باید به یکدیگر کمک کنند تا وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند. بر اساس تحقیقات، افراد می توانند به بهترین نحو به یکدیگر کمک کنند. در یک سازمان افراد با علایق و تخصص های مشابه در یک برنامه قرار می گیرند و یک تیم تشکیل می دهند.

 

چرا کار تیمی مهم است؟

کار تیمی یکی از مهم ترین مهارت های نرم است. در واقع، کار به عنوان صدای تیم به فرد امکان می دهد تا خود را تجزیه و تحلیل و بررسی کند. کار گروهی فرد را وادار می کند تا به خود فکر کند و به این ترتیب توانایی های خود را درک کند. این تفکر به فرد کمک می کند تا به نکات مثبت و منفی خود دست یابد. از طرفی کار گروهی باعث همکاری و همفکری و کسب بهترین راه حل ها در مسائل مختلف می شود. در ادامه به مواردی که نشان از اهمیت کارتیمی دارد می پردازیم:

 

ایجاد هدف و ارزش در کارکنان

کار گروهی به اعضا احساس ارزشمندی و هدف در کار می دهد. اعضای تیم با هم کار می کنند تا ببینند که اهداف دیگر اعضا با اهداف آنها یکی است و برای کار با یکدیگر ارزش قائل هستند. در این همکاری منافع همه اعضا و شرکت با منافع خود یکی است و همکاری با یکدیگر را یک ضرورت می دانند.

 

سهم مساوی در تفسیر

کار گروهی به همه اعضا این فرصت را می دهد که نظرات خود را بیان کنند. در سازمان هایی که به صورت سنتی کار می کنند و کار فردی هستند، تصمیمات از بالا به پایین گرفته می شود و افراد پایینی فرصت ابراز وجود ندارند. اما در یک کار گروهی از ظرفیت افراد بهتر استفاده می شود.

 

وجود ذهنیت های مختلف

هیچ انسانی شبیه هم نیست. وقتی چند نفر با طرز فکرهای مختلف برای شما کار می کنند، باید راهی برای درک تفاوت های آنها پیدا کنید تا اعضا کاستی های یکدیگر را بپوشانند و عملکرد یکدیگر را تکمیل کنند. حتی اگر به نتیجه دلخواه نرسید این همکاری می تواند ادامه پیدا کند که سرمایه بزرگی برای شماست.

 

کمک به افزایش توانایی در مدیریت تیم

هنگامی که اعضا با هم کار می کنند، توانایی بهینه سازی دانش و در نتیجه استفاده از مهارت های یکدیگر را دارند. به عنوان مثال یکی از اعضا دانش فنی بالایی دارد اما در ارائه عمومی مشکل دارد. همکاری با اعضا استعدادهای مشترک را به اشتراک می گذارد و در نتیجه به بهترین راه برای حل مشکل دست می یابد.

 

بهبود مهارت ها به جهت مدیریت تیم

کار در یک تیم، منافع کل تیم را در یک جهت قرار می دهد. اعضا با یکدیگر تعامل می کنند، با هم فکر می کنند، نحوه کار سایر اعضا را می بینند، فکر می کنند، تجربه کسب می کنند، مشورت می کنند و به نتیجه می رسند. با انجام این کار، آنها مهارت های خود را نشان داده و بر نقاط ضعف خود غلبه کرده اند. این روند بارها و بارها در این فرآیند تکرار می شود و این مهارت ها روز به روز عمیق تر می شوند.

 

 

در زمان کمتر به نتیجه برسید

در کار تیمی سرعت کار افزایش می یابد. یک کار فردی که ممکن است ماه ها طول بکشد ممکن است چندین ساعت مشارکت داشته باشد. این همکاری ها مسیرهایی را باز می کند که ممکن است فرد به تنهایی نتواند به آنها برسد.

 

موفقیت های بیشتر

کار با یکدیگر به شما امکان می دهد تا وظایف مهم را به سرعت و به وضوح شناسایی کنید. با کار کردن چند نفر روی یک پروژه، کار بین اعضا تقسیم می شود. این به انجام کار بیشتر در زمان کمتر و کاهش زمان تحویل پروژه کمک می کند. در سازمان ها استراتژی به نام «برش و سپس تسخیر» وجود دارد. این استراتژی به معنای تقسیم یک پروژه به قطعات کوچک و تقسیم آن بین اعضا است تا پروژه در زمان کمتری به پایان برسد.

 

 

اصول مدیریت صحیح کار تیمی و مدیریت تیم

یک تیم کاری موفق متشکل از افراد با نگرش ها و سلیقه های مختلف است که همه آنها با یک هدف مشترک گرد هم می آیند. مردم همیشه در ابتدا با انگیزه تر و خوشبین تر هستند. هرچه جلوتر می روند و مشکلاتی که با آن روبرو می شوند بزرگتر می شوند، اختلافاتشان بیشتر آشکار می شود. اینجاست که مدیریت صحیح می تواند تیم را از فروپاشی و همگام سازی مجدد اعضای تیم باز دارد. در واقع اصول مدیریت صحیح کار تیمی مهمترین نیاز هر تیمی است. در اینجا چند نمونه از اصول مدیریت صحیح آورده شده است.

 

راه هایی برای بهبود مهارت های مدیریت تیم و تقویت عملکرد

برای بهبود عملکرد ناشی از افزایش مهارت های کار تیمی ۹ راهکار زیر را هرگز فراموش نکنید:

 

۱. اهداف خود را روشن کنید و آنها را یادداشت کنید

در حال حاضر، این قسمت باید به طور خاص توسط مالک یا مدیرعامل نوشته شود، زیرا مدیران سطح پایین این اهداف را برآورده می کنند و به تیم های خود اطلاع می دهند.

 

 

 

توجه داشته باشید که هدف شما نباید این باشد که “ما می خواهیم محصولات عالی ایجاد کنیم و به سودآورترین شرکت جهان تبدیل شویم.” زیرا هر کسی می تواند این اهداف را داشته باشد. اهداف شما باید واضح و قابل دستیابی باشد و باید راه هایی برای سنجش پیشرفت داشته باشید. به عنوان مثال، هدف واضح تر، افزایش ۱۰ درصدی سود سالانه است. سپس می توانید اهداف خاصی را برای مدیران بخش های مختلف تعیین کنید.

 

به عنوان مثال، هدف یک مدیر بازاریابی ممکن است یافتن راه های جدید و موثرتر بازاریابی باشد. به طوری که تلاش های بازاریابی شما به ۵ درصد بیشتر از مشتریان با بودجه مشابه می رسد. مدیر تولید ممکن است ایده خوبی برای بهینه سازی تولید برای افزایش بهره وری داشته باشد. هدف یک مدیر فروش ممکن است ورود به یک بازار جدید یا دست نخورده باشد.

 

نکته مهم این است که اهداف کلی شما مشخص باشد، همه مدیران با این اهداف موافق باشند و بدانند از آنها چه انتظاری می رود. شما باید به طور مداوم پیشرفت هر بخش را زیر نظر داشته باشید. این فرآیند باید توسط مدیران آنها به اعضای تیم منتقل شود.

 

۲. مراحل رسیدن به هدف را مشخص کنید

به عنوان مثال، ممکن است هدف افزایش رضایت مشتری باشد و مراحل رسیدن به این امر شامل ارسال سریعتر، بازگشت آسان تر و بهبود خدمات پس از فروش مشتری و غیره است.

 

 

 

 

۳. افراد مناسب را استخدام کنید، سپس اجازه دهید کار خود را انجام دهند

به عنوان یک مدیر، رئیس یا مدیر عامل شما باید توضیح واضحی در مورد اهداف شرکت داشته باشد تا شما درک خوبی از جهت گیری شرکت داشته باشید. یک مدیر خوب باید اهداف روشنی را برای هر بخش تعیین کند. سپس می‌توانید اهدافی را که برای بخش خود تعیین کرده‌اید، بر اساس سطح مهارت هر کارمند تعیین کنید.

 

۴. جلسات منظمی با کارکنان خود داشته باشید

مشکلات، مشکلات و تنگناها در هر سازمانی اجتناب ناپذیر است. بخشی از شغل شما به عنوان یک مدیر شامل شناسایی و اصلاح مسائل قبل از تبدیل شدن به یک مشکل است. داشتن جلسات منظم با کارمندان کلید شناسایی مشکلات قبل از خارج شدن از کنترل است.

 

۵. در برخورد با مشکلات سرزده کارکنان خوب از روش «ساندویچ» استفاده کنید

همه اشتباه می کنند، برخی از اشتباهات کوچک هستند و می توان آنها را با یک یادداشت به تیم یا صحبت سریع با کارکنان حل کرد. با این حال، یک کارمند خوب می تواند اشتباه بزرگی مرتکب شود که مسئولیت واحدهای شما را مختل کند. این نوع مشکلات باید توسط شما مدیریت شود.

 

تا زمانی که این اشتباه یک بار اتفاق افتاده باشد و کارمند در گذشته مشکل دیگری نداشته باشد، روش ساندویچی بهترین گزینه است. با توضیح اینکه کارمندان برای سازمان ارزشمند هستند و کار آنها به طور کلی تأثیر مثبتی بر شرکت دارد، شروع کنید.

 

در ادامه به مشکلی که به وجود آمده و اینکه چه اقداماتی برای جلوگیری از بروز مشکل مشابه در آینده باید انجام داد، بپردازید. گفتگو را با تکرار ارزش کارمند برای شرکت و تکرار اقداماتی که برای جلوگیری از بروز مشکل باید انجام دهید، پایان دهید.

 

۶. الگوی خوبی برای کارمندان باشید

بخشی از کار شما به عنوان یک مدیر این است که برای کسانی که مدیریت می کنید الگو باشید. در مورد اشتباهات خود و اقداماتی که برای جلوگیری از آنها انجام داده اید صادق باشید. به هر حال، اگر برای آنها الگو نباشید، نمی توانید از کارکنان انتظار داشته باشید که اشتباهات خود را بپذیرند.برای این رویدادها باید فرآیندی وجود داشته باشد: درک مشکل، تجزیه و تحلیل علت اصلی مشکل، اجرای روش هایی برای جلوگیری از تکرار اشتباهات و ارزیابی راه حل.

 

 

۷. در مورد ساختن تیم خود هوشمند باشید

به عنوان یک مدیر، شما باید با موقعیت ها، افراد و شخصیت های مختلف سر و کار داشته باشید. شما می خواهید افراد نقاط قوت و ضعف شما را تکمیل کنند. یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که می گوید: “آهسته استخدام کنید و سریع اخراج شوید.” این یک توصیه خوب است که باید در نظر داشته باشید و برای پیدا کردن فرد مناسب وقت بگذارید.

 

هنگامی که آنها را آموزش دادید و تمام ابزارها را در اختیار آنها قرار دادید، می توانید آنها را ارزیابی کنید. نگه داشتن افراد نامناسب به تیم شما آسیب می زند، الهام بخش خشونت علیه سایر اعضای تیم می شود و به جای تمرکز بر چیزهای مهم تر، زمان بیشتری را صرف حل مشکلات بین آنها می کنید.

 

سخن پایانی

با آموزش صحیح کارکنان و تمرین تکنیک های ارتباطی خوب، می توانید اشتباهات را به حداقل برسانید و روی تحویل به موقع پروژه ها تمرکز کنید. این می تواند به معنای افزایش قابل توجه بهره وری و دقت زیاد در مدیریت تیم با حداقل هزینه باشد که به موفقیت یک تیم کمک میکند.

 

منبع:
https://khodsakhte.ir/management-team/

 

پیام بگذارید